Perdic | پیام اختلاف رنگ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9070 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	color difference signal U	پیام اختلاف رنگ

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	InBox U	خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
	concentration cell corrosion U	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
	azimuth deviation U	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
	challenge and reply U	ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
	piggybacking U	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
	InBox U	پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
	quoting U	خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
	authentication U	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
	prompts U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompted U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	prompt U	پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
	receipt notification U	خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
	radiograms U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	radiogram U	پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
	free air anomaly U	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
	UA U	نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
	codress U	نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
	anagrams U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	anagram U	استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
	polynomial code U	سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
	end U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	ended U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	ends U	کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
	MTA U	نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
	wilco U	پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
	service message U	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
	acknowledges U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledging U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	acknowledge U	1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
	difference in northing U	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	variations U	اختلاف
	quarrelling U	اختلاف
	schismatism U	اختلاف
	quarrels U	اختلاف
	schism U	اختلاف
	disparities U	اختلاف
	versatility U	اختلاف
	settlement of disputes U	حل اختلاف
	schisms U	اختلاف
	quarrel U	اختلاف
	quarreled U	اختلاف
	stour U	اختلاف
	quarreling U	اختلاف
	quarrelled U	اختلاف
	difference U	اختلاف
	differences U	اختلاف
	disparity U	اختلاف
	misalignment U	اختلاف
	variance U	اختلاف
	disputing U	اختلاف
	disputes U	اختلاف
	disputed U	اختلاف
	dispute U	اختلاف
	compromis U	حل اختلاف
	discord U	اختلاف
	divarication U	اختلاف
	diversions U	اختلاف
	mean square deviation U	اختلاف
	discrepancy U	اختلاف
	disagreement U	اختلاف
	disagreements U	اختلاف
	diversion U	اختلاف
	variation U	اختلاف
	defferential U	اختلاف
	divided <adj.> U	در اختلاف
	phase displacement U	اختلاف فاز
	phase difference U	اختلاف فاز
	crosser U	اختلاف مرافعه
	potential difference U	اختلاف پتانسیل
	angular displacement U	اختلاف زاویهای
	cross U	اختلاف مرافعه
	product differentiation U	اختلاف محصول
	crosses U	اختلاف مرافعه
	reconcilement U	رفع اختلاف
	diversity of opinions U	اختلاف ارا
	phase shift U	اختلاف فاز
	parallaxe U	اختلاف منظر
	divisions U	اختلاف تفرقه
	division U	اختلاف تفرقه
	magnetic variation U	اختلاف مغناطیسی
	efficiency variance U	اختلاف بازدهی
	disagreements U	اختلاف ناسازگاری
	dissension U	اختلاف شقاق
	parallactic U	اختلاف منظری
	dissension U	اختلاف عقیده
	judicial settlement U	حل اختلاف قضایی
	parallax U	اختلاف منظر
	disagreement U	اختلاف ناسازگاری
	parallax distortion U	اختلاف منظر
	deviation U	اختلاف سمت
	frictions U	مالش اختلاف
	disputing U	اختلاف نظر
	difference of potential U	اختلاف پتانسیل
	divergence of opinions U	اختلاف نظر
	difference of opinions U	اختلاف نظر
	shading U	اختلاف جزئی
	crossest U	اختلاف مرافعه
	heteromorphism U	اختلاف شکل
	hetermorphism U	اختلاف شکل
	difference in easting U	اختلاف طول
	class distinctions U	اختلاف طبقاتی
	diversity of citizenship U	اختلاف تابعیت
	frequency drift U	اختلاف فرکانس
	deflection correction U	اختلاف انحراف
	wage differentials U	اختلاف در دستمزد
	variegation U	اختلاف رنگ
	vertical interval U	اختلاف ارتفاع
	dispute U	اختلاف نظر
	friction U	مالش اختلاف
	scissor U	پراکندگی اختلاف
	disputes U	اختلاف نظر
	differences U	اختلاف دو چیز
	deviations U	اختلاف سمت
	divarication U	اختلاف عقیده
	settlement of a dispute U	رفع اختلاف
	disputed U	اختلاف نظر
	dissidence U	اختلاف رای
	inventory discrepancy U	اختلاف موجودی
	inventory discrepancy U	اختلاف دفتردارایی
	difference U	اختلاف دو چیز
	ionization potential U	اختلاف پتانسیل یونش
	differences of opinion U	اختلاف عقیده [نظر]
	parallax-free <adj.> U	بدون اختلاف منظر
	diurnal U	اختلاف سطح 42 ساعته اب
	electric potential difference U	اختلاف پتانسیل الکتریکی
	magnetic potential difference U	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
	dissents U	اختلاف عقیده داشتن
	to disagree [or be in disagreement] [on something/about something] U	بر سر چیزی اختلاف داشتن
	parallax-free <adj.> U	بدون اختلاف در رویت
	to instigate disturbances U	تحریک اختلاف کردن
	dissented U	اختلاف عقیده داشتن
	angle of parallax U	زاویه اختلاف دید
	schismatism U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	sea slike U	اختلاف رنگ سطح اب
	schism U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	disgreement U	عدم موافقت اختلاف
	shade of meaning U	اختلاف جزئی در معنی
	schisms U	اختلاف وتفرقه درکلیسا
	difference in easting U	اختلاف طول جغرافیایی
	thermal resolution U	حداقل اختلاف حرارت
	They have had their differences for a long time . U	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
	threshold voltage U	اختلاف سطح استانهای
	A fundamental (slight) difference. U	اختلاف اساسی ( جزئی )
	trade gap U	اختلاف داد و ستد
	contested area U	منطقه موضوع اختلاف
	contact potential difference U	اختلاف پتانسیل مجاورتی
	inequalities U	عدم تساوی اختلاف
	constant potential U	اختلاف پتانسیل ثابت
	inequality U	عدم تساوی اختلاف
	split the difference <idiom> U	واریز اختلاف پول
	dissent U	اختلاف عقیده داشتن
	parallax U	اختلاف منظر انطباق
	phase difference U	اختلاف مراحل عملیات
	tolerance U	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
	gaps U	اختلاف زیاد شکافدار کردن
	tolerances U	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
	differential U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	the difference between the consecutive terms U	اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
	differentials U	آنچه اختلاف را نشان میدهد
	differential leveling U	تعیین اختلاف تراز نقاط
	distinguishes U	بیان اختلاف بین دو موضوع
	contract price adjustment U	رفع اختلاف در قیمت قرارداد
	distinguish U	بیان اختلاف بین دو موضوع
	great tropic range U	حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
	diverges U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	diverged U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	diverge U	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
	shadings U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	relative U	اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
	gap U	اختلاف زیاد شکافدار کردن
	phase difference U	اختلاف فاز جریان الکتریسیته
	shades U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	shade U	اختلاف جزئی سایه رنگ
	voltage regulator U	تنظیم کننده اختلاف سطح
	voltage stabilizer U	تثبیت کننده اختلاف سطح
	compare U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	This is only a slight difference. U	این فقط یک اختلاف جزیی است
	There is no disagreement among us. U	اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
	compared U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	decalage U	اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
	which diffrence shall be settled only by U	..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
	compares U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	potential U	اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
	comparing U	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
	conciliation U	مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
	nuances U	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
	boot U	اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
	nuance U	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
	forward mode U	افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
	variance U	اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
	demarcation U	نشان دادن اختلاف بین دو محیط
	warbles U	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
	warbling U	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
	warbled U	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
	warble U	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
	voltage U	نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
	voltages U	نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
	dissimilate U	ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
	differential pressure U	اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم